فاصله قلب‌ها

فاصله قلب‌ها

 استادى از شاگردانش پرسید: چرا ما وقتى عصبانى هستیم داد می‌زنیم؟ چرا مردم هنگامى که خشمگین هستند صدایشان را بلند می‌کنند و سر هم داد می‌کشند؟

شاگردان فکرى کردند و یکى از آن‌ها گفت: چون در آن لحظه، آرامش و خونسردیمان را از دست می‌دهیم.

استاد پرسید: این که آرامشمان را از دست می‌دهیم درست است امّا چرا با وجودى که طرف مقابل کنارمان قرار دارد داد می‌زنیم؟ آیا نمی‌توان با صداى ملایم صحبت کرد؟ چرا هنگامى که خشمگین هستیم داد می‌زنیم؟

شاگردان هر کدام جواب‌هایى دادند امّا پاسخ‌هاى هیچکدام استاد را راضى نکرد.

سرانجام او چنین توضیح داد: هنگامى که دو نفر از دست یکدیگر عصبانى هستند، قلب‌هایشان از یکدیگر فاصله می‌گیرد. آن‌ها براى این که فاصله را جبران کنند مجبورند که داد بزنند. هر چه میزان عصبانیت و خشم بیشتر باشد، این فاصله بیشتر است و آن‌ها باید صدایشان را بلندتر کنند.

سپس استاد پرسید: هنگامى که دو نفر عاشق همدیگر باشند چه اتفاقى می‌افتد؟ آن‌ها سر هم داد نمی‌زنند بلکه خیلى به آرامى با هم صحبت می‌کنند. چرا؟ چون قلب‌هایشان خیلى به هم نزدیک است. فاصله قلب‌هاشان بسیار کم است

استاد ادامه داد: هنگامى که عشقشان به یکدیگر بیشتر شد، چه اتفاقى می‌افتد؟ آن‌ها حتى حرف معمولى هم با هم نمی‌زنند و فقط در گوش هم نجوا می‌کنند و عشقشان باز هم به یکدیگر بیشتر می‌شود.

سرانجام، حتى از نجوا کردن هم بی‌نیاز می‌شوند و فقط به یکدیگر نگاه می‌کنند. این هنگامى است که دیگر هیچ فاصله‌اى بین قلب‌هاى آن‌ها باقى نمانده باشد.

 

امنیت ایمیل و چت

عمده ارتباط افراد در اینترنت بر پایه ایمیل و چت پایه ریزی شده است. روزانه بسیاری از افراد از طریق این دو راه ارتباطی، اقدام به مکاتبه یا مکالمه می کنند. اما چنانچه نکات امنیتی در این ارتباطات رعایت نشود، ارسال یک ایمیل و چت در حالت معمولی و بدون توجه به اصول امنیتی، با ارسال یک نامه معمولی و یا یک تلفن غیر امن، قابل مقایسه است. در این مطلب با توجه به اهمیت امنیت در این ارتباطات، به دلایل و روش های بالا بردن ضریب امنیتی در این ابزارهای ارتباطی می پردازیم.

ادامه نوشته

مشتري فقير - پرومودا باترا

در اوزاکا، شیرینی‌سرای بسیار مشهوری بود. شهرت او به خاطر شیرینی‌های خوشمزه‌ای بود که می‌پخت. مشتری‌های بسیار ثروتمندی به این مغازه می‌آمدند، چون قیمت شیرینی‌ها بسیار گران بود. صاحب فروشگاه همیشه در همان عقب مغازه بود و هیچ وقت برای خوش‌آمد مشتری‌ها به این طرف نمی‌آمد. مهم نبود که مشتری چقدر ثروتمند است.
یک روز مرد فقیری با لباس‌های مندرس و موهای ژولیده وارد فروشگاه شد و عمداً نزدیک پیش‌خوان آمد. قبل از آن‌که مرد فقیر به پیشخوان برسد، صاحب فروشگاه از پشت مغازه بیرون پرید و فروشندگان را به کناری کشید و با تواضع فراوان به آن مرد فقیر خوش‌آمد گفت و با صبوری تمام منتظر شد تا آن مرد جیب‌هایش را بگردد تا پولی برای یک تکه شیرینی بیابد!
صاحب فروشگاه خیلی مؤدبانه شیرینی را در دست‌های مرد فقیر قرار داد و هنگامی که او فروشگاه را ترک می‌کرد، صاحب فروشگاه همچنان تعظیم می‌کرد.
وقتی مشتری فقیر رفت، فروشندگان نتوانستند مقاومت کنند و پرسیدند که در حالی که برای مشتری‌های ثروتمند از جای خود بلند نمی‌شوید، چرا برای مردی فقیر شخصاً به خدمت حاضر شدید.
صاحب مغازه در پاسخ گفت: مرد فقیر همه‌ی پولی را که داشت برای یک تکه شیرینی داد و واقعاً به ما افتخار داد. این شیرینی برای او واقعاً لذیذ بود. شیرینی ما به نظر ثروتمندان خوب است، اما نه آنقدر که برای مرد فقیر، خوب و باارزش است.


برگرفته از كتاب:
باترا، پرومودا؛ رمز و راز زندگي بهتر؛ چاپ نخست؛ تهران: انتشارات بهزاد 1387.

امنیت مرورگرهای اینترنتی

شما از کدام مرورگر اینترنت استفاده میکنید؟

نت اسکیپ؟

اپرا؟

فایر فاکس؟

اکسپلوئر؟

کروم؟

یا سایر مرورگر ها؟

ایا میدانید کدام یک از این مرورگر ها امنیت بیشتری را برای شما به ارمغان می اورد؟

ایا میدانید استفاده از مرورگر های ناشناس و نامعتبر چه عواقبی برای شما به همراه دارد؟

حتما ادامه ی مطلب رو بخوانید تا در مورد مرورگر ها بیشتر بدانید

ادامه نوشته

مطلبی بسیار جالب و تعجب برانگیز

با سلام به همه دوستان فارانی- این مطلب جالب رو حتما مطالعه کنید:

در ميان حوادث تاريخي گاه به مواردي برمي خوريم اعجاب آور و بهت آفرين. دو حادثه به فاصله صد سال از يکديگر اتفاق افتاده است اما وجوه تشابه ميان اين دو حادثه آنقدر زياد است که گويي کسي تمامي اين موارد اتفاقي و تصادفي را از قبل برنامه ريزي و هماهنگ کرده است. دو تن از روساي جمهور امريکا آبراهام لينکلن و جان اف کندي موضوع اين شگفتي شده اند.

اخيراً برخي کارشناسان بين زندگي و مرگ دو رئيس جمهور اسبق امريکا يعني «آبراهام لينکلن» و «جان اف کندي» وجوه تشابه فراواني پيدا کرده و بر آن انگشت گذاشته اند که شگفتي هر خواننده يي را برانگيخته است. نگاه کنيد؛

1- آبراهام لينکلن در سال 1846 به کنگره راه يافت و جان اف کندي در سال 1946.

2- لينکلن در سال 1860 به رياست جمهوري انتخاب شد و کندي در سال 1960.

3- هر دو رئيس جمهور به خصوص بر حقوق مدني تاکيد داشته اند.

4- هر دو رئيس جمهور پس از ورود به کاخ سفيد فرزندي را از دست دادند.

5- هر دو رئيس جمهور روز جمعه کشته شدند و هر دو هم به ضرب گلوله يي که به سرشان اصابت کرد.

6- منشي لينکلن، کندي نام داشت و منشي کندي، لينکلن.

7- هر دو به دست فردي از اهالي جنوب امريکا کشته شدند و هر دو هم جانشيني به نام «جانسون» داشتند؛ اندرو جانسون که جانشين لينکلن شد، در سال 1808 به دنيا آمده بود و ليندون جانسون که بر جاي کندي نشست، در سال 1908،

8- «جان ويلکس بوث» که لينکلن را به قتل رساند، متولد سال 1839 بود و «لي هاروي اوسوالد» که به زندگي کندي پايان داد متولد 1939،

9- هر دو قاتل اسمي سه بخشي داشتند و هر اسم از 15 حرف تشکيل شده بود.

10- لينکلن در تئاتري به نام «فورد» به قتل رسيد و کندي در اتومبيلي به نام لينکلن، ساخته شده در کارخانه «فورد»،

11- لينکلن در يک تئاتر کشته شد و قاتلش پس از فرار، خود را در انباري مخفي کرد. کندي از انباري هدف قرار گرفت و قاتلش پس از فرار در يک تئاتر پنهان شد.

12- «بوث» و «اوسوالد» هر دو پيش از آغاز محاکمه شان به قتل رسيدند.

13- و بالاخره اينکه لينکلن يک هفته پيش از مرگ خود در شهر «مونرو» در «مريلند» به سر مي برد و کندي اوقات خود را با هنرپيشه يي به نام «مريلين مونرو» مي گذراند

نظر شما چیه؟؟ یه کم عجیب نیست؟!!

من و رئیسم

وقتي من يك كاري را دير تمام ميكنم، من كند هستم.
وقتي رئيسم كار را طول دهد، او دقيق و كامل است.


وقتي من كاري را انجام ندهم، من تنبل هستم.
وقتي رئيسم كاري را انجام ندهد، او مشغول است.


وقتي كاري را بدون اينكه از من خواسته شود انجام دهم، من قصد دارم خودم را زرنگ جلوه دهم.
وقتي رئيسم اين كار را كند، او ابتكار عمل به خرج داده است.





وقتي من سعي در جلب رضايت رئيسم داشته باشم، من چاپلوسم.
وقتي رئيسم، رئيسش را راضي نگاه دارد، او همكاري ميكند.
.
وقتي من اشتباهي كنم، من نادان هستم.
وقتي رئيسم اشتباه كند، او مانند ديگران يك انسان است.

وقتي من در محل كارم نباشم، من در گشتزدن هستم.
وقتي رئيسم در دفترش نباشد، او مشغول انجام امور سازمان است.


.وقتي يك روز مرخصي استعلاجي داشته باشم، من هميشه مريض هستم.
وقتي رئيسم در مرخصي استعلاجي باشد، او حتماً خيلي بيمار است.


وقتي من مرخصي بخواهم، بايد يك جلسه دليل و توجيه بياورم.
وقتي رئيسم به مرخصي برود، بايد ميرفت چون خيلي كار كرده است.
.

.وقتي من كار خوبي انجام ميدهم، رئيسم هرگز به خاطر نميآورد.
وقتي من كار اشتباهي انجام دهم، رئيسم هرگز فراموش نميكند

بخشهایی از کتاب بهترین نتورکر دنیا نوشته جان میلتون  

در ادامه مطلب

ادامه نوشته

نتیجه گیری از چند آزمایش بسیار جالب

میمون هایی که «ترسیدن» را یاد گرفتند: میمون هایی که از مار نمی ترسیدند را در کنار مار ها قرار دادند. در همین حین صداهای بلند و وحشتناکی هم از بلندگو ها پخش کردند. با این کار میمون هایی که از مار ها نمی ترسیدند «یاد گرفتند» که از مار بترسند. نتیجه عجیب تر این آزمایشاین بود که حتی میمون های دیگری که هم که از مار ها نمی ترسیدند با دیدن ترس سایر میمون ها آنها هم از مار ها ترسیدند.

 

نتیجه: ما از بعضی از چیزها می ترسیم چون آنها را با چیز های دیگری در ذهن مان به یکدیگر مرتبط می کنیم. مثلآ یک کودک بعد از شنیدن صدای ترسناک محکم بسته شدن درب در تاریکی از تاریکی خواهد ترسید.

 

---------------------------------------------------------------------------------------


   قورباغه هایی که زنده زنده آب پز شدند: چند قورباغه را در ظرفی پر از آب جوش انداختند، آنها خیلی سریع از آب جوش به بیرون پریدند و خودشان را نجات دادند. وقتی همین قورباغه ها را در ظرف آب سرد قرار دادند و آرام آرام آب را به جوش رساندند همه آنها در آب جوش کشته شدند چون نتوانستند عکس العملی به همان سرعت نشان دهند.

 

نتیجهما می توانیم تغییرات ناگهانی را بفهمیم و متقابلآ عکس العمل نشان دهیم اما وقتی این تغییرات در دراز مدت انجام می شوند وقتی متوجه می شویم که دیگر خیلی دیر است. یادمان باشد، نه عادت های بد یک شبه وجود کسی را فرا می گیرد و نه کسی یک شبه فرد دیگری می شود، همه چیز پله پله انجام می شود. مهم این است که گرم شدن آب را احساس کنید.

 

 

 

---------------------------------------------------------------------------------------

 

   موش های شناگری که غرق شدند: این بار تعدادی موش های صحرایی که بعضی آنها می توانند 80 ساعت مداوم شنا کنند آماده شدند. محققان قبل از اینکه آنها را در آب بیاندازند با کلک این باور غلط را در موش ها به وجود آوردند که آنها گیر افتاده اند. خیلی از موش ها تنها پس از چند دقیقه بعد از شنا کردن غرق شدند. نه چون نمی توانستند شنا کنند، بلکه چون فکر می کردند گیر کرده اند ناامید شده و دست از شنا کردن برداشتند و غرق شدند.

 

نتیجهوقتی همه چیز به آن طور که می خواهیم پیش می رود ما هم با حداکثر توان مان تلاش می کنیم. اما بعد از اینکه سر و کله مشکلات بزرگ و کوچک پیدا می شود ناامید شده و دست از تلاش کردن بر می داریم، با وجود اینکه توان انجام آن را داریم.

 

 

 

---------------------------------------------------------------------------------------

 

   سگ هایی که یاد گرفتند تلاش نکنند: تعدادی سگ در اتاقی قرار گرفتند که زمین آن می توانست شوک الکتریکی خفیفی به سگ ها وارد کند. دکمه ای روی دیوار اتاق بود که با فشرده شدن جریان را قطع می کرد. وقتی شوک وارد شد سگ ها بالا و پایین پریدند تا بالاخره یکی از سگ ها دکمه را زد و جریان قطع شد. سگ ها یاد گرفتند با زدن آن دکمه آن شوک ناخوشایند قطع می شود.

روی نصف گروه اول سگ ها همین آزمایش دوباره تکرار شد اما این بار دراتاق دیگری که دکمه ای الکی داشت و با زدن آن هیچ اتفاقی نمی افتاد و جریان همچنان ادامه داشت. بعد از این مراحل سگ هایی که در اتاق دوم بودند به اتاق اول (با کلید سالم) بازگردانده شدند و آزمایش تکرار شد. این بار هیچ کدام شان حتی سعی نکردند که دکمه را فشاردهند.

 

نتیجه: هیچ کس با نامیدی به دنیا نمی آید، بلکه ما بعد از اینکه چند بار شکست می خوریم «شکست خوردن» را یاد می گیریم و حتی به خودمان زحمت تلاش کردن نمی دهیم. اگر به مشکلی برخورده اید، مهم نیست دفعه چندم است که زمین خورده اید، باز هم بلند شوید و برای حل آن تلاش کنید. ممکن است کلید سالم باشد، فقط فشارش دهید!


کلمات عبور شما چقدر شکننده است

ایا دوست دارید که بدانید چقدر طول میکشد تا یک هکر رمز شما را پیدا کند؟

چقدر به رمز خود اطمینان دارید ؟

چقدر زمان برد تا این رمز را برای خود انتخاب کردید؟

از رمز گذاری چه میدانید

ادامه نوشته

و اینگونه شادیم

یه روز یه لره بود، کریم خان زند
ساده زیست ، نیك سیرت و عدالت پرور بود و تا ممكن می شد از شدت عمل احتراز می كرد.

.

یه روز یه رشتیه.. ! -
اسمش میرزا کوچک خان بود، میرزا کوچک خان جنگلی؛
برای مهار کردن گاو وحشی قدرت مطلقه تلاش کرد،
برای اینکه کسی تو این مملکت ادعای خدایی نکنه؛
اونقدر جنگید تا جونش رو فدای سرزمینش کرد …

یه روز یه ترکه،
اسمش ستار خان بود، شاید هم باقر خان.. ؛
خیلی شجاع بود، خیلی نترس.. ؛
یکه و تنها از پس ارتش حکومت مرکزی براومد!
جونش رو گذاشت کف دستش و سرباز راه مشروطیت و آزادی شد،
فداکاری کرد، برای ایران، برای من و تو.. ،

یه روز ما همه با هم بودیم.. ،
ترک و رشتی و لر و اصفهانی و … !
تا اینکه یه عده رمز دوستی ما رو کشف کردند
و قفل دوستی ما رو شکستند .. ؛

حالا دیگه ما برای هم جوک می سازیم،
به همدیگه می خندیم،
و اینجوری شادیم .. ؛
خیلی خوش می گذره

دانش داده کاوی روش نوین حل مسئله برای مدیران

بر اساس اعلام دانشگاه MIT دانش داده کاوی یکی از ده دانش در حال توسعه ای است که دهه آینده را با انقلاب تکنولوژیک مواجه خواهد ساخت و بدین رو در سالهای اخیر در دنیا گسترش فوق العاده سریعی داشته است. امروزه در کشورهای توسعه یافته مکان و موضوعی بدون بهره از دانش داده کاوی یافت نمی شود بگونه ای که این دانش در تمامی شئون این کشور ها و در تمامی حوزه ها نقش دارد.


بقیه در ادامه مطلب

ادامه نوشته

3 معمای جالب و سخت

معما علمی- برای ورود کلیک کنید

جدل علمی استاد با  آلبرت انیشتین

سلام دوستان امروز نمونه ای از جدل علمی آلبرت انیشتین با استاد خود را برایتان آماده کردم. امیدوارم که بهره ببرید

به ادامه مطلب بروید:

ادامه نوشته

الفبای مدیریت

عنوان کتاب : الفبای مدیریت

نویسندگان : دکتر قاسم انصاری رنانی - زهره دهدشتی

خلاصه کننده : مصطفی روحی


از این پس سعی میکنم هر چند وقت یکبار خلاصه کتاب های مدیریتی را در دسترس شما قرار بدم...

ادامه نوشته

12 درس طلایی از بنیانگذار شرکت اپل :

استیو جابز یکی از موفق ترین کارآفرین های نسل حاضر است. موفقیت او داستانی افسانه ای دارد. او پس از از 6 ماه از دانشگاه اخراج شد، و در کف اتاق دوستان خود می خوابید و بطری های خالی را جمع آوری می کرد و می فروخت تا ۵ سنت برای غذا بدست آورد. ولی او همه اینها را تحمل کرد تا اینکه بالاخره توانست شرکت اپل و همینطور شرکت انیمیشن پیکسار را بنا کند. در این مقاله می خواهیم نکته هایی که حاصل سالها تجربه است را از زبان این مدیر و کارآفرین موفق بیان کنیم. آنچه در این مقاله می بینید برای افرادی که می خواهند کسب و کار موفق و پر رونقی داشته بشند بسیار مفید خواهد بود.

ادامه نوشته

بدون در نظر گرفتن سن يا تجربه می توان با در نظر داشتن فنون ضروری، مديری موثر بود. يك مدير خوب هميشه چند راه ويژه برای ايجاد روابط كاری تاثيرگذار با گروه خود دارد. امروز استفاده از اين فنون را در دفتر خود آغاز كنيد و كارمندانتان از شما سپاسگزار خواهند بود



در ادامه مطلب


ادامه نوشته

ولنتاین

 
 
            به نام خداوند جان و خرد
ولنتاین پیشاپیش بر همگان مبارک...

 

 

آیا تا حالا براتون پیش اومده از خودتون بپرسید فلسفه این ولنتاین چیست؟

یا اصلا به نظرتون ما ایرانی ها روز عشق نداریم؟؟!!! 

 

به ادامه مطلب برید و ببینید که ما هم در ادبیاتمون روز عشق داریم

 
 

 

           

 

سال ها دل طلب جام جم از ما می کرد

وانچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد

 سپندارمذگان

 

ادامه نوشته

چگونه بهتر زندگی کنیم

همه ما خودمان را چنين متقاعد مي كنيم كه زندگي بهتري خواهيم داشت اگر:

لطفا برای مطالعه بقیه متن به ادامه مطلب بروید:

ادامه نوشته

قیچی ذهن



زندگی پیکار نیست، بازی است; زیرا آنچه آدمی بکارد همان را درو خواهد کرد، چه خوب، چه بد

 

قوه تخیل در بازی زندگی نقشی عمده دارد

 

برای پیروزی در بازی زندگی باید قوه تخیل را طوری آموزش دهیم که تنها نیکی را در ذهن تصویر کند. زیرا آنچه آدمی عمیقاً در خیال خود احساس کند یا در تخلیش به روشنی مجسم نماید، بر ذهن نیمه هوشیار (ضمیر ناخودآگاه) اثر می گذارد و مو به مو در صحنه زندگی اش ظاهر می شود

 

تخیل را قیچی ذهن خوانده اند. این قیچی شبانه روز در حال بریدن تصاویر است. پس بیائید تا تمامی صفحات کهنه و نامطلوب و آن صفحاتی از زندگی را که میل نداریم نگه داریم، از ذهن نیمه هوشیار خود قیچی نموده و صفحاتی زیبا و نوین بسازیم

 

برگرفته ازکتاب بازی و راه این بازی، نوشتهء خانم فلورانس اسکاول شین، نویسنده آمریکایی

چهار دلیل به تعویق انداختن کارها

چهار دلیل به‌تعویق انداختن کارها

همیشه شروع کردن یک کار سخت‌ترین قسمت آن است. وقتی قرار است شروع به یک کار جدید کنید، ترس‌ها و نگرانی‌ها به سراغتان می‌آید و شما هر روز کار مورد نظر را به عقب می‌اندازید. برای این عقب انداختن کارها می‌توان چند دلیل آورد.
ادامه نوشته

هفت نکته ی کلیدی برای مدیران تازه کار

شما چه براي اولين بار است كه مدير مي ‌شويد و چه قبلاً مدير بوده‌ايد بايد با انتقال به پست جديد محتاطانه برخورد كنيد كه اين با يك برنامه قدم به قدم آغاز مي ‌شود. براي اين كار چند توصيه عملي در زير پيشنهاد مي ‌شود:


ادامه نوشته

6 اشتباه رایج مدیران تازه کار...

در اینجا لیستی از رایج  ترین  اشتباهات مدیران را آورده ایم تا شما از آنها دوری کنید  :

۱- به همه نشون بدید  کی  رئیسه ؟

به من اعتماد کرده و قبول کنید که همه میدونن کی رئیسه ! شما مجبور نیستید رئیس بودنتان را به رخ بکشید و سعی کنید به همه حالی کنید که کی رئیسه !!!.البته فراموش نکنید که باید نشان دهید که بعنوان مدیر از چه قابلیت های خوبی برخوردارید .

 

۲- فکر کنید همه چیز را میدانید

ممکن است روزی که  شما را به عنوان مدیر تولید منصوب کنند تصور کنید که همه چیز را در مورد تولید میدانید . حتی اگر اینطوره ، که قطعا اینطور نیست ،  مطمئن باشید که همه چیز را نمی دانید ، بخصوص در مورد مهمترین بخش از شغل جدیدتان ، یعنی مدیریت کارکنان !!. به صحبت کارکنان خود به دقت گوش دهید و به در موقع لزوم از اطلاعات آنان بهره ببرید . همیشه آماده پذیرش ایده های نو باشید .



۳- سعی کنید همه چیز رو تغیر بدهید

سعی نکنید چرخ رو دوباره اختراع کنید .اگه کاری مطابق میل و  طبق روش شما انجام نمیشه این به این معنی نیست که  درست انجام نمیشه و باید عوض بشه . لطفا بین متفاوت و اشتباه تمایز قائل گردید. تغیرات ناگهانی در سازمانها معادل سکته برای انسانهاست !!!



۴-از انجام کاری بترسید 

شاید شما نخواهید ارتقاء یابید و شاید هم مطمئن نیستید بتوانید از پس کاری که به شما سپرده اند برآیید.در هر حال اجازه ندهید این چیزها شما را از انجام کارهایی که شما میتوانید  به بهترین وجه ممکن انجام دهید  باز دارد .به یاد داشته باشید که مدیران ارشد تا  نسبت به توانایی شما جهت انجام کاری مطمئن نشوند ، مسئولیت آن کار را به شما نخواهند سپرد .

 

۵-برای شناخت کارکنانتان وقت نگذارید

ممکن است شما سالها با کارکنان خود همکار بوده باشید . این لزوما بدین معنی نیست که شما آنها را میشناسید .یاد بگیرید که چگونه آنها را تهیج کنید ، چگونه برایشان ایجاد انگیزه نمائید و عوامل ترس و ناراحتی آنها را بشناسید .

با تک تک آنها آشنا شوید چرا که این تنها راه مدیریت کارآمد و موثر بر آنان میباشد .چنانچه میخواهید مدیریت خوب و موثری داشته باشید این کارکنانتان هستند که موجب پیشرفت و یا شکست تلاش شما خواهند بود . به آنان توجه کنید و برایشان وقت صرف نمائید .

 



۶-برای ارتباط با رئیس وقتی ندارید

از آنجایی که او شما را به این سمت ارتقاء داده پس حتما هم میداند که چه چقدر سر شما شلوغ است و نیازی به دیدار و وقت شما ندارد ! این یک اشتباه بزرگ است . وظیفه شما ، همانطور که قبل از مدیر شدنتان هم وظیفه شما بود ، این است که به مدیر کمک کنید .مطمئن شوید که برای دیدار او به اندازه کافی وقت در نظر گرفته اید ، هم برای اینکه گزارش عملکردتان را ارائه کنید و هم برای اینکه از راهنمائی ها و ارشادات او بهره مند شوید .

 


 
Top 10 New Manager Mistakes 

By F. John Reh, About.com Guide

ترجمه و بومی سازی : شهاب لطفعلی

چرا سی دی 74 دقیقه ای ...؟!

 

چرا سی دی ها 74 دقیقه هستند؟!!

دیسک های فشرده یا همان
CD که امروزه کاربردهای فراوانی در زندگی ما دارند، در سال ۱۹۸۰ به دنیا وارد شدند. ولی چرا دیسک های فشرده ۷۴ دقیقه ای هستند، نه ۶۰ دقیقه ای و نه ۷۰ دقیقه ای !؟ ‏

هفتاد و چهار دقیقه بودن آنها را می توان تقصیر یک مرد ناشنوای آلمانی گذاشت!! ‏


شرکت سونی و فیلیپس که آن زمان در حال طراحی استاندارد
CD بودند بین اندازه دیسک های فشرده با هم اختلاف داشتند. شرکت فیلیپس به دنبال طراحی دیسک های با قطر ۱۱/۵ سانتیمتر بود و سونی به ۱۰ سانتیمتر بسنده کرده بود. ‏

هر کدام از ۲ استاندارد فوق می توانستند ۶۰ دقیقه از موسیقی استریو با نرخ ۱۶ بیت و با فرکانس ۴۴٫۰۵۶ هرتز را در خود جای دهند. ‏


ولی این مقدار از دید آقای نوریو اهگا کافی نبود. وی که یک تاجر ابزار الکترونیکی در ژاپن بود و برای خوانندگی اپرا هم تعلیم دیده بود، پس از اینکه از کیفیت پایین ضبط صوت سونی به آن شرکت تحت یک نامه شکایت کرد، به استخدام سونی درآمد و پس از گذشت زمان در سال ۱۹۸۲ مدیر شرکت سونی گردید. وی که علاقه خاصی به موسیقی کلاسیک داشت، اصرار داشت که باید سمفونی نهم "لودویگ وان بتهوون" را بر روی یک دیسک فشرده جای داد
.

به گفته فیلیپس : طولانی ترین اجرا ۷۴ دقیقه به طول انجامید
موسیقی که در فستیوال شهر بایروت آلمان در سال ۱۹۵۱ به رهبری ویلهلم فورت ونگلر اجرا گردید را نمی شد در۶۰ دقیقه جای داد. ‏

و این بود سرآغاز دیسکهای ۱۲ سانتیمتری که ۷۴ دقیقه ظرفیت داشتند، استانداردی که متاثر از نوابغ آلمانی (بتهوون ناشنوا) و ژاپنی ایجاد شد

نخستین آغاز

MultiHoster

کوه بانخستين سنگ ها آغاز مي شود

MultiHoster

انسان با نخستين درد
من با نخستين نگاه تو آغاز شدم.» 

«آموزش کوتاه مدت در مدیریت روابط انسانی»

1-   شجاعانه ترین 6 کلمه ای که می توان بیان کرد:
 
واقعا قبول می کنم که اشتباه کردم 


 
2-  مهمترین 5 کلمه ای که می توانید به همکارانتان بگوئید:
 
شما کار خوبی انجام داده ايد 


 
3- کار سازترین 4 کلمه قابل بیان به همکار:
 
عقيده شما چه می باشد؟ 


 
4-مؤثرترین 3 کلمه قابل بیان در محیط کار:
 
خواهش می کنم  اقا/خانم
 


5-با ارزشترین کلمه در پاسخ همکاران:
 
متشکرم


 
6- قویترین یک کلمه که در یک سازمان وجود دارد:
 
ما 


 
7-کم ارزشترین یک کلمه موجود در محیط کاری:
 
من